سایر توضیحات
بخشی از کتاب «از دوبنده تا سربند»:
سید اسماعیل و مصطفی خواستند هیکل انوش را کنار بزنند و پشت فرمان بنشینند، ماشین را بیاورند و پیکر انوش را بردارند.
انوش تنومند بود و ورزشکار. هر کاری میکردند چند قدمی او را بکشند، نمیشد و زورشان نمیرسید. بهزحمت بلندش کردند. اسماعیل پشت فرمان نشست، همان لحظه به بیمارستان نیروی دریایی رفتند. نگهبان دم در بیمارستان هرچه ایست داد، آنها نماندند. به داخل بیمارستان رسیدند. دکتر بالای سر انوش آمد. معاینهاش کرد. کار از کار گذشته بود. 21 تیرماه 1358 انوشیروان رضایی شهید شد. اولین شهید گروه بود. داغش خیلی سنگینی میکرد؛ بهخصوص برای مصطفی و اسماعیل که مدتی بود با انوش رفیق شده و عین برادر بودند.